ای دسته دسته دسته
قفل قفس شکسته
مرگ به شاه ظالم
گفتیم دسته دسته
آی خنده خنده خنده
روی هوا پرنده
شاه فراری شده
آمده وقت خنده
آی غنچه غنچه غنچه
سینی و نقل خنچه
..... (به ادامه مطلب مراجعه کنید )
شعر دهه فجر برای دبستانی ها
آی دسته دسته دسته
قفل قفس شکسته
مرگ به شاه ظالم
گفتیم دسته دسته
آی خنده خنده خنده
روی هوا پرنده
شاه فراری شده
آمده وقت خنده
آی غنچه غنچه غنچه
سینی و نقل خنچه
از سفر آمد امام
وا شد دهان غنچه
آی باغچه باغچه باغچه
خورشید روی طاقچه
پیروز شد انقلاب
گل داد باغ و باغچه
شعر دهه فجر برای دبستانی ها
قبل از انقلاب
در کلاس ما
عکس شاه بود
رو سیاه بود
باز هم نوشت
مبصر کلاس
روی آن شعار
ناگهان رسید
نوبت بهار
مبصر کلاس
پر کشید و رفت
او شهید شد
تخته ی کلاس
رو سپید شد
شعر دهه فجر برای دبستانی ها
یک پله یک پله
وقتی هواپیما
از دور پیدا شد
آغوش یک ملت
بر روی او وا شد
یک پله یک پله
میآمد او پایین
با چهرهای پُر نور
با خندهای شیرین
آرام میآمد
دل، بیقرارش بود
دریایی از مردم
در انتظارش بود…
شعر دهه فجر برای دبستانی ها
میخواستم شعری بگویم
شعری برای انقلابم
دیدم که او دریاست و من
یک قطره ناچیز آبم
دیدم که باید ابر باشم
از صبح تا شب هی ببارم
تا شاید اشک مادران را
در بیتی از شعرم بیارم
دیدم که باید رعد باشم
غرنده و پُر شور و غوغا
آنوقت در شعرم بگویم
تکبیرها، فریادها را
دیدم که باید دشت باشم
دشتی پُر از لاله، شقایق
تا از شهادتها بگویم
از قلبهای گرم و عاشق
شعر دهه فجر برای دبستانی ها
دهه فجر اومده
دهه فجر اومده
شور و غوغا اومده
امام خوب ماها
به وطن باز اومده
شاه بد جنس بلا
اون که بود مثل خلا
پا گذاشت به فرار
تا بره از این دیار
آره ای شاه برو
ای امام ما بیا
بعد از این همه بلا
تا بیاد شور و صفا
شعر دهه فجر برای دبستانی ها
یه روز تو ماه بهمن
خنده نشست رو لبها
چون که اومد به میهن
امام و رهبر ما
میون کوچه هامون
گلدون گل گذاشتیم
پَر می زدیم زشادی
درد و غمی نداشتیم
بیا با هم بخونیم؛
بازم مثل همیشه
شعار اون شهیدان؛
که رو دیوار نوشته
تا خون در رگ ماست؛
خمینی رهبر ماست
تا خون در رگ ماست؛
ایران میهن ماست
شعر دهه فجر برای دبستانی ها
آسمان آبی شد
مژده ای تازه رسید
گل من در گلدان
نفسی تازه کشید
شهر ما شد خوشبو
از گل روی امام
یاسمن، سوسن، یاس
ریخت از هر در و بام
باز شد گلباران
خاک ما سرتاسر
ما همه شاد شدیم
تا که آمد رهبر
مثل یک پروانه
رهبر آمد به وطن
شادی و خنده شکفت
مثل گل بر لب من
شعر دهه فجر برای دبستانی ها
شب بود و ز تنهایی
جان بر لب ما آمد
در آن دل تاریکی
یک باره صدا آمد
ما خسته شدیم از شب
ما منتظر ماهیم
ای روح خدا برگرد
ما شاه نمیخواهیم
پرسید چه میخواهید
شاه از سر ناکامی
مردم همگی گفتند:
«جمهوری اسلامی»
شعر دهه فجر برای دبستانی ها
وقتی که تو آمدی دوباره
از هر طرفی سپیده سر زد
در باغ، شکوفه شد شکوفا
پروانه به سوی غنچه پر زد
در خانه و کوچه و خیابان
گل های قشنگ خنده رویید
از شادی دیدن تو آن روز
هم غنچه و هم جوانه خندید
گیسوی قشنگ سبزه آن روز
با دست نسیم شانه می شد
باغ دل ما ز دیدن تو
سر سبز و پر از ترانه می شد
شعر دهه فجر برای دبستانی ها
از آسمون دوباره
بارون گل می باره
تو این هوای برفی
تولد بهاره
بادکنکای رنگی
نقل و گل و شیرینی
شروع جشن فجره
لاله ها رو می بینی